رخت بر بستن نزدیک است . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 دی 9 , ساعت 8:33 صبح

پرسش از شما:

می خواستم بدانم علت مخالفت واختلاف شهید مطهری با دکتر شریعتی در چه چیزی بوده است؟ با توجه به اینکه دکتر در یکی از سخنرانیهایشان تاکید کرده اند بر حکومت عالم عادل وشجاع در عصر غیبت (سخنرانی شیعه علوی وصفوی 2در دقیقه 42)چرا جمهوری اسلامی موضع زاویه داری با دکتر دارد(نه موافق دکتر است ونه مخالف)و با توجه به این که دکتر شخصیتی قابل احترام در بین دانشگاهیان است مسئولین اجازه می دهند که مخالفین از چنین شخصیتی که معتقد به مهمترین اصل نظام بوده است استفاده ابزاری کنند در حالی که به نظر من ما وتفکر دکتر در یک سنگر هستیم؟نظر حضرت آقا درباره دکتر چیست و چرا؟

 پاسخ از ما:

 مرحوم دکتر شریعتی ازشخصیتهای تاثیر گذار وشناخته شده در تاریخ ایران اسلامی محسوب می شود. که در آگاهى بخشیدن به مردم به ویژه نسل جوان وآشنا نمودن آن ها با فرهنگ اسلامی نقش مثبت و بسزایى داشت وتلاش های زیادی در این زمینه انجام دادند. اما  ....

 از آنجا که وی در زمینه علوم اسلامی تخصص لازم و کافی را نداشتند و بیشتر تحصیلاتشان (جامعه شناسی)غربی بود برخی از اندیشه ها و تفکراتی که مطرح می نمودند با نقصها و کاستی هایی روبرو بود و در مواردی با مبانی دینی سازگار نبود و همین مساله موجب مخالفت و اعتراض برخی از علما و از جمله شهید مطهری (ره ) نسبت به دیدگاهها و افکار ایشان شد . البته متاسفانه در این میان , برخی از دیدگاهها و نظرات در نقد اندیشه و نظریات دکتر شریعتی , پا را از حد اعتدال و انصاف فراتر گذارده و با افراط و تفریط ها و نسبت هایی همراه بوده که طبیعتاً نمی تواند ملاک ارزیابی شخصیت ایشان باشد . مرحوم شهید مطهری در ارزیابی افکار ونظریات دکتر شریعتی فرمودند :« معتقدم نسبتهایی از قبیل سنیگری , وهابیگری به او بی اساس است او در هیچیک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد وعدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بوده و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف اسلامی بی خبر می ماند حتی در مسائل اصولی دچار اشتباهات فراوان گردیده است .»( جعفر سعیدی , دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها , تهران, سایه 1380,ص 108و109) دکتر شریعتی نیز با اذعان به کاستی ها و نقایص نظرات مطرح شده در کتاب ها وآثار خود در وصیت نامه خود چنین نگاشتند:آنچه از من نشر یافته به دلیل نبودن امکانات و کم بودن فرصت , خام و عجولانه و پر غلط و بد چاپ شده است و تمامی آن را نه به عنوان کارهای علمی , تحقیقی , که فریادهایی از سر درد , نشانه هایی از یک راه , نگاه هایی برای بیداری , ارائه طریق , طرح های کلی از یک مکتب , یک دعوت ،جهات و ایده ها و بالاخره نوعی بسیج فکری و روحی در جامعه باید تلقی کرد آن هم در شرایطی تبعیدی , فشار , توطئه , فرصت گذرا و حالتی که هر لحظه اش انتظار فاجعه ای می رفت , آن ها همه باید تجدید نظر شود , از نظر علمی غنی شود و غلط گیری معنوی و لفظی وچاپی شود.(دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها , ص 80) مقام معظم رهبری در مورد ایشان فرمودند:« من شریعتی را به صورت یک مرحله می توانم قبول کنم به این معنا که او کسی بود که اندیشه های مطرح شده در جامعه را با زبان درستی با یک سلطه ویژه ای بر فرهنگ رایج آن نسل می توانست بیان کند ... مرحله بعدی این است که بیاییم آن مسائلی را که شریعتی با استفاده از آشنایی های خودش با فرهنگ اسلام فهمیده بود با اصول اساسی فلسفه مکتب اسلام بیامیزیم و منطبق کنیم آنچه بدست خواهد آمد به نظر من مرحله جدیدی است که می تواند برای نسل ما مفید باشد به تعبیر بهتر بیاییم شریعتی را با مطهری بیامیزیم , شریعتی را در کنار مطهری مطالعه کنیم ترکیبی از زیبایی های شریعتی با بتون آرمه اندیشه اسلامی شهید مطهری به وجود بیاوریم این به نظر من همان مرحله نوینی است که نسل ما به آن نیاز دارد .»( جعفر سعیدی , دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها , ص 99, روزنامه جمهوری اسلامی , 30/3/60)



لیست کل یادداشت های این وبلاگ